پیام نما

ایرانگردی و جهانگردی عدالت عابدینی

پیام نما

ایرانگردی و جهانگردی عدالت عابدینی

پیام نما
پیوندهای روزانه

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یک قطره آب

پیام نما - یک قطره آب

شنیده ایم که آب مایه حیات است، زندگی ما بسته به آب است. سال هاست که انسان در  سیاره ها و ستاره های دیگر به دنبال نشانه ای از آب است، چرا که اگر  آب در آنجا باشد، موجود زنده ای هم می تواند در آنجا باشد.

در تاریخ می خوانیم در ایران حاکمان سال ها به واسطه ی همین آب چه ظلم ها به این مردم که نکردند.  جایی که آب فراوان است، حتی رفتار مردم هم تحت تاثیر آب فراوان بهتر می شود.
انسان اگر گرسنه و تشنه باشد، از تشنگی بیشتر از گرسنگی رنچ می برد.
اما اخیرا خبری جدید در سایت تابناک آمده است: «برجسته‌ترین کارشناسان محیط زیست دنیا هشدار می‌دهند که دنیا بیش از آن که از پایان یافتن‌ نفت نگران باشد، باید از تمام شدن آب بترسد، چرا که اوضاع برای هجده منطقه دنیا و از جمله ایران به مرحله‌ای خطرناک رسیده است.»
در ادامه این خبر آمده است: «در سطح منطقه‌ای، شکاف بین افزایش جمعیت و کاهش منابع آبی در حال وقوع بوده و برای نخستین بار در تاریخ در یک منطقه جغرافیایی، تولید غلات در حال کاهش است و هیچ راهی برای متوقف کردن این روند وجود ندارد. در نتیجه هماهنگ نبودن سیاست‌های جمعیتی با سیاست‌های بخش آب، هر روز ده هزار نفر به جمعیت خاورمیانه اضافه می‌شود، بدون آن که آبی برای تأمین غذای آنها باشد.»

در سال های اخیر که به روستاهای زیادی سفر کرده ام، کمبود آب را بسیار در آنجا لمس کرده ام و مسئله مهاجرت را.  مهاجرت به شهرها و بالتبع آن بیکاری و فساد نیز به همراه دارد.
با این حال قبلا مصاحبه جالبی را با پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان، استاد ممتاز دانشگاه تهران و پدر کویرشناسی ایران خوانده بودم که مرتبط با خبر فوق است. بخش هایی از این مصاحبه که به مسئله ی آلودگی آب ها و کمبود آب است را برگزیده ام که خواندنش خالی از لطف نیست باقی قضاوت با خود شما.

- آب دریای خزر آلوده است، به طوری که در خیلی جاها ماهی ها دارند می میرند. یک زمانی می گفتند که ماهی های پرورشی نخورید، اما الان باید گفت که ماهی های پرورشی بخورید بهتر است.

- در جنوب تهران هم که رودهای فاضلاب اینقدر آب دارد که آدم درونش بیفتد او را می برد. به اندازه سد از هر کدام از رودهای تهران آب می رود. تمام سبزی ها هم از آن تغذیه می شود. یعنی نباید سبزی ها را خورد چون برای جنوب تهران است. تمام فاضلاب بیمارستانی، مردشور خانه و .... دارد می ریزد در آنجا.

- جامعه ای که آب بیشتری مصرف می کند، آب بیشتری هم آلوده می کند. تهران رود ندارد، اما سه تا رود فاضلاب دارد. از طرف دیگر اب های زیرزمینی ما دارد شور می شود

- هر شهری جز گیلان و مازندان اگر چمن بکارد، خیانت است. یک درخت اگر کاشته شود، هزار برابر چمن قدرت تصفیه کنندگی دارد. درخت شاخ برگ زیادی دارد. علاوه بر این چمن به گرم شدن کره زمین، سوراخ شدن لایه ازن، سرطانی شدن آب های زیرزمینی کمک می کند.

- سال 1340 وقتی در جهرم چاه زدند، آب 8-9 متری بود. الان دارند از 550 متری آب برداشت می کنند. انار رفسنجان 350 متر همه اش آب نمک است، آب دیگر وجود ندارد. ابرقو می روی از 350 متری آب برداشت می کنند.

- غرب استرالیا مثل ماست. کسی که خانه می سازد مجبور است طوری بسازد که بشود آب باران را از پشت بام جمع کرد و در آب انباری ذخیره کرد

- بارندگی در سطح شهر هم که قابل استفاده نیست. پشت بام آسفالت است، خیابان آسفالت است، کف جوی آسفالت است. تمام آب از شهر خارج می شود.

- کشاورزی هم باید سطحش پائین بیاید. این که ما کشاورزی را از 10 هکتار بکنیم، 100 هکتار توسعه پیدا نکردیم. نشانه ی کشورهای پیشرفته این است که سطح کشتشان را کم می کنند. سعی می کنند از زمینی که زیر کشت دارند، درست استفاده کنند. به این می گویند بهره وری. در اروپا از هر هکتار، 14  تن گندم درو می کنند. در ایران حداکثر5 تن برداشت می شود.

من در مورد کمبود آب در آینده بسیار نگرانم...


نوشته شده توسط عدالت عابدینی  ||
  • عدالت عابدینی
  • ۰
  • ۰
پیام نما - حیا هم خوب چیزیه!
سال های ورود ویدئو به کشور و ممنوعیت استفاده از آن را کمتر کسی است که در آن زمان بوده باشد و به خاطر نیاورد. ویدیوئی که از هفت خوان رستم در میان پتو و کیف سامسونیت می گذشت تا به خانه برسد و شخص بتواند در خفا و پنهان و دور از هر نظری یک فیلم غیرمجاز را تماشا کند.

بعد از ویدئو، ماهواره میهمان دیگر بود با برنامه های متنوع تر و جذاب تر! باز هم مجازاتی بر آن تعیین شد و جریمه ای!
اما گویا گوش کسی به آن بدهکار نبود، دیگری قریب به اتفاق خانواده های صاحب آن شدند و بگیر و ببندها و پارازیت ها نتیجه ای نداشت و با وجود جرم بودن، داشتن،چنین وسیله ای دیگر در اکثر خانواده ها چیز عادی ایی شد.
دلایل مختلفی برای ورود این وسیله وجود دارد. آموزش، آگاهی از آخرین اخبار روز دنیا،  تماشای فیلم های به روز و سانسور نشده و بسیار جذاب و ...!


صحنه هایی که وقتی زمانی آن ها را می دیدیم سرتاپایمان سرخ می شد و از خجالت آب می شدیم ولی دیگر به سوی عادی شدن پیش می رود و خیلی چیزهای دیگر به مدد همین رسانه ها برای مان عادی می شود.
چیزی که قبلنها ممنوع بود ولی حالا دیگر جمیع خانواده با هم به تماشایش می نشینند!
چیزی که دنیای امروز به سمت آن پیش می رود، ولی آیا این راه درستی که به سمت آن پیش می رویم!؟ آیا  این ها نمی تواند باعث نوعی بی حیاگری در سطح جامعه و سست شدن بنیان خانواده  و بالتبع آن از هم پاشیدگی و در هم ریختگی آن شود!؟
شاید این ها برای ما بزرگتر ها عادی شود که چیز خوبی هم نیست اما کودکان در این بین چه تقصیری دارند که باید وقت و انرزی خود را صرف این برنامه های پوچ و مبتذل و بی ارزش کنند!؟ چرا این روند عادی سازی را می خواهیم به آنها هم سرایت دهیم!؟ چرا!؟
چرا همیشه انتظارات ما از مقامات فرهنگی و ... است که فکری به حال این معظل کنند و خودمان به دنبال راه حل نیستیم؟
در دوران دانشجویی در خصوص نقش تلویزیون در رسانه های غربی تحقیق می کردم. یکی از نکات مهم این بودکه آنها برنامه های تلویزیون را برای گروه های سنی مختلف تقسیم بندی می کنند، و کودک جرات ندارد هر برنامه ای را تماشا کند. حتی سریال هایی که در تلویزیون خودمان در آخر شب نشان می دهد، بچه ها حق تماشای آن را ندارند. چرا که این سریال های برای گروه سنی آنها نیست؟
در اینجا یا باید بپذیریم و تسلیم بشویم برای هر خوراکی که رسانه ها در اختیارمان قرار دهیم و یا اینکه با تدبیر و اندیشه به دنبال راه حل اساسی برای این معضلات باشیم و بدانیم که راه حل آنها در خودمان هست و لاغیر.
بی گمان راه حل هم وجود دارد. اگر در پی اش باشیم می یابیم.



نوشته شده توسط عدالت عابدینی  ||
  • عدالت عابدینی